آزمون

مطالعه بتلهایم در مورد درخودماندگی (اوتیسم - درخودماندگی)

نظریه های رشد ویلیام کرین - فصل چهاردهم

درباره بتلهایم .....

بتلهایم دررابطه‌با کودکان درخودمانده (اوتیستیک) بر اساس سنت رشدی روسو، روشی غنی و غیرمتعارف به وجود آورده است.برونو بتلهایم و همسرش دختری را به خانه خود آوردند و پرستاری از او را به عهده گرفتند. بعدها مشخص شد که دخترک به بیماری درخودماندگی (اوتیسم) مبتلا است. درخودماندگی بیماری مرموزی است که در آن کودکان نسبت به افراد کاملاً بی‌پاسخ می‌شوند. بعد ها بتلهایم به ایالات متحده مهاجرت کرد و اداره یک مدرسه اصلاح و تربیت در شیکاگو را بر عهده گرفت؛ به این امید که این امکان وجود دارد که بازداشتگاه‌های پرقدرتی بسازیم که در آنجا بتوانیم شخصیت انسان‌ها را تخریب کنیم، شاید این امکان وجود داشته باشد که بتوان محیط‌هایی را فراهم آورد تا برای افراد تولدی دوباره فراهم کند .
بتلهایم و دستیارش اختلالات هیجانی گسترده‌ای را در کودکان درمان کردند.  بتلهایم همیشه علاقه ویژه‌ای به کودکان درخودمانده (اوتیستیک) داشت و در مورد درمان این گونه کودکان ، در کتابی به نام “دژ خالی” به‌تفصیل مطلب نوشته است.

بتلهایم در نوشته‌هایش به لزوم محیطی گرم و پذیرا تأکید داشت که در آن حتی آشفته‌ترین کودکان نیز احساس آزادی کنند و بر اساس ظرفیت‌های درونی خود رشد کنند.

نشانگان درخودماندگی

درخودماندگی، اختلالی نسبتاً نادر است؛ حتی از ناتوانی ذهنی کمیاب‌تر است. بااین‌حال اهمیت دارد، زیرا نخستین آشفتگی شخصیتی شدید است که اغلب در دومین سال زندگی بروز پیدا می‌کند.

کودکان درخودمانده ( اوتستیک)  :

  • از نظر جسمی سالمند .
  • منزوی و گوشه گیر هستند .
  • از تعامل با انسان‌ها پرهیز می‌کنند. (با این حال به نظر می‌رسد که آنها در تمام مدت متوجه افراد هستند.)
  • اغلب آنها صحبت نمی‌کنند و هنگامی هم که صحبت می‌کنند، دچار پژواک‌گویی می‌شوند، یعنی صرفاً آنچه را که دیگران می‌گویند تکرار می‌کنند. 
  • خود تحریکی : (یک زیرسیگاری را به‌دفعات زیاد می‌چرخانند) 
  • رفتارهای خود تخریبی : (گاز گرفتن دست‌ها)  .

 

علت بیماری درخود ماندگی کودکان

  • ازآنجاکه بسیار زود شروع می‌شود، علت بیماری درخودماندگی هنوز ناشناخته است؛ اما محققان معتقدند که این اختلال به‌احتمال زیاد نتیجه بعضی نواقص ذاتی و شاید اختلال مغزی است .
    بتلهایم معتقدند درخودماندگی نتیجه تعاملات اولیه با محیط اجتماعی یعنی والدین و مراقبان است. او معتقد بود که کودکان درخودمانده، در ایجاد حس خودمختاری، (حسی که می‌تواند بر محیط اثر بگذارد) شکست‌خورده‌اند.

 

  • در رشد بهنجار نوزادان از همان ابتدا از حس خودمختاری در خود برخوردار می‌شوند. هنگامی که به آنها شیر می‌دهند. به این حس می‌رسند که اعمال آنها، یعنی جستجو برای یافتن نوک پستان و مکیدن ثمربخش بوده است و نتیجه رضایت‌بخشی را برای آنها به بار می‌آورد. یا هنگامی که گریه می‌کنند و افراد دیگر به آنها پاسخ می‌دهند به این حس می‌رسند که شدت علایم آنها، پاسخ‌های متفاوتی را به وجود می‌آورد؛ اما در موارد مبتلا به درخودماندگی نوزاد دارای این احساس می‌شود که به‌احتمال زیاد اعمالش به اضطراب بی‌تفاوتی با بی‌قراری منجر می‌شود. در نتیجه کودک عمل خو خودمختارانه را رها می‌سازد .

 

  • بتلهایم اعتقاد داشت که احساس نوزادان، به درست یا غلط این است که آنها ناخواسته هستند و مراقبان آنها ترجیح می‌دهند که آنها زنده نباشند و هر عمل آنها ممکن است به‌قدری کم‌اهمیت باشد که به تخریب آنها منجر شود بدین ترتیب کودکان درخودمانده ممکن است این طور احساس کنند که مانند زندانیان سیاسی هر عمل آنها خطر مرگ را به دنبال دارد. بدین‌طریق، کودکان درخودمانده حس ابراز وجود خود را از دست می‌دهند. آنها از طریق عمل دفن اراده، تصمیم می‌گیرند هیچ کاری انجام ندهند و هیچ‌چیز نباشند، یا اینکه اعمالشان را به دنیای کوچکی که می‌توانند آن را کنترل کنند محدود سازند.

 

بتلهایم، اغلب والدین را مسبب درخودماندگی کودکان می‌دانست و آنها را مورد سرزنش قرار می‌داد. او می‌گفت البته والدین به‌عمد چنین کاری نمی‌کنند باوجود اینکه بتلهایم این اختلال را به تعاملات والد. نوزاد نسبت می‌داد، اما معتقد بود تفاوت‌های ذاتی بین والد و کودک نیز ممکن است نقش زیادی را در این اختلال ایفا کنند.

  • برای مثال، یک پسر بیش‌فعال و سریع ممکن است با داشتن یک مادر آرام و کند. از حالت سازگاری خارج شود و مشکل به نظر می‌رسد که بتواند بازخورد مناسبی را از مادر خود دریافت .

درمان

درگذشته تصور می‌شد که درخودماندگی غیرقابل‌درمان است .

بتلهایم و تعداد اندکی از افراد در مدرسه اصلاح و تربیت درمان کودکان موفقیت‌هایی را در این زمینه گزارش کردند. بدین صورت بود که کودکان مقیم آنجا می‌شدند و در تمام مدت در مدرسه زندگی می‌کردند. تلاش درمانی به طور هم‌زمان در مورد ۶ یا ۸ کودک درخودمانده انجام شد که درمان این کودکان اغلب ۵ سال به طول می‌انجامید.
اصول درمانی بتلهایم در سه مطالعه موردی او بدین صورت است:( اصول درمانی بتلهایم ) 

  • عشق و پرستار

  • خودمختاری

  • نگرش به نشانه ها 

برای بررسی جزئیات روش های درمانی به همراه نمونه های بالینی به بررسی روش درمانی درخودماندگی بتلهایم مراجعه نمایید .

نمونه سوال کنکوری ( روانشناسی رشد ۱۳۹۵  - وزارت علوم )  سوال 1

1. وجه اشتراک بین نظریه تحولی مارگارت ماهلر و برونو بتلهایم تأکید بر کدام مورد است؟

نظریه پیاژه درباره رشد اخلاقی

منبع : ( روانشناسی رشد _ لورابرک _ جلد ۲ - فصل دوازدهم )

پیاژه بر اساس نظر کودکان ۵ تا ۱۳ساله درباره منشأ مقررات و قضاوت اخلاقی آنها درباره رفتار شخصیت‌ها در داستان‌ها دو مرحله اصول اخلاقی گسترده را مشخص کرد.

مرحله اول : اصول اخلاقی دگر مختار

 دگر مختار (تحت اختیار دیگری) تقریباً از ۵ تا ۱۰ سالگی ادامه دارد. 

  • کودکان تصور می‌کنند که مقررات را صاحبان قدرت (خدا، والدین و معلمان و… ) به‌صورت دایمی و تغییرناپذیر وضع می‌کنند و حتماً باید از آنها اطاعت کرد.
  •  آنها هنگام قضاوت‌کردن درباره غلط‌ بودن یک عمل به‌جای قصد صدمه‌زدن روی پیامدها تمرکز می‌کنند.

مرحله دوم : اصول اخلاقی خودمختار

  • هنگامی که کودکان به نوجوانی می‌رسند وارد مرحله اصول اخلاقی خودمختار می‌شوند. اکنون آنها دیگر مقررات را به‌صورت ثابت در نظر نمی‌گیرند؛ بلکه به‌صورت اصول انعطاف‌پذیری می‌انگارند که در مورد آنها توافق اجتماعی صورت‌گرفته و در صورت لزوم می‌توانند تغییر کنند.

کودکان بزرگ‌تر و نوجوانان از معیار عدالتی به نام معامله‌به‌مثل ایدئال استفاده می‌کنند. آنها به همان اندازه که به رفاه خود اهمیت می‌دهند. برای رفاه دیگران اهمیت قایل هستند. اغلب ما با این معیار به شکل قانون طلایی هستیم اصلی در انجیل متی که می‌گوید (آنچه خواهید که مردم به شما کنند شما نیز بدیشان همچنان کنید). افراد در این مرحله می‌فهمند که قصدها، نه فقط پیامدها، باید مبنایی برای قضاوت‌کردن رفتار باشند.

پیاژه معتقد بود که پیشرفت در قضاوت اخلاقی بر اساس پیشرفت در درک دیدگاه دیگران استوار است که از رشد شناختی و فرصت تعامل‌کردن با همسالان حاصل می‌شود.

برداشت پیاژه از کودکان خردسال به‌صورت موجودات انعطاف‌ناپذیر، بیرونی، و متمرکز بر پیامدهای مادی توانایی‌های اخلاقی آنها را دست‌کم می‌گیرد بااین‌حال ، مراحل اخلاقی پیاژه مسیر کلی رشد اخلاقی را شرح می‌دهند.

نمونه سوال کنکوری ( روانشناسی رشد ۱۳۹۵  ( وزارت علوم )  سوال 2

از نظر «پیاژه»، در دوره «واقع‌گرایی اخلاقی»، مبنای قضاوت فرد کدام است؟