سؤالهایی که در دانش روانشناسی مطرح میشود با همهٔ جوانب زندگی آدمی سروکار دارد.
مثلاً میپرسیم شیوهٔ فرزندپروری والدین شما چه اثری در شیوه فرزندپروری خود شما دارد؟
بهترین شیوه برای درمان وابستگی دارویی کدام است؟
آیا مردها هم میتوانند بهخوبی زنان از نوزادان مراقبت کنند؟
آیا میتوانید در خواب هیپنوتیزم تجربهٔ تلخی را با جزئیات بیشتری بهخاطر آورید؟
نیروگاههای برق هستهٔ چگونه باید طراحی شوند تا اشتباههای آدمیان به حداقل ممکن برسند؟
فشار روانی درازمدت چه تأثیری بر دستگاه ایمنی بدن آدمی دارد؟
آیا در درمان افسردگی، رواندرمانی مؤثرتر از دارودرمانی است؟
روانشناسان به کمک آزمایشها سعی میکنند به این پرسشها و پرسشهای بسیاری ازاینگونه پاسخ دهند.
روانشناس درعینحال از طریق تأثیری که بر قوانین و سیاستگذاریها دارد بر زندگی ما اثر میگذارد.
قوانین مربوط به تبعیض نژادی، مجازات اعدام هرزهنگاری رفتار، جنسی، و مسئولیتپذیری افراد در برابر اعمال خود همه از نظریهها و پژوهشهای روانشناختی اثر میپذیرند.
برای مثال قوانین مربوط به انحراف جنسی طی چهل و پنج سال اخیر دستخوش تغییرات چشمگیری شدهاند؛ زیرا پژوهشها نشان داده که بسیاری از اعمال جنسی که درگذشته انحراف بهحساب میآمدند اینک اعمالی بهنجار به شمار میآیند، به این معنا که بسیاری از مردم به آنها دست میزنند. باتوجهبه اینکه روانشناسی بر بسیاری از وجوه زندگی ما اثر میگذارد شایسته است حتی کسانی که در پی کسب تخصص در این رشته نیستند آگاهی مختصری از این دانش پویا داشته باشند. دانش روانشناسی هم به شما کمک میکند که بفهمید چرا افراد به شیوههای معینی میاندیشند و عمل میکنند و هم در شما آگاهی نسبت به نگرشها و واکنشهای خودتان ایجاد میکند. علاوه بر این ها، شما را آماده میسازد تا ادعاهایی را که به نام روانشناسی عنوان میشود ارزیابی کنید.
مثلاً همهٔ ما در روزنامهها به عنوانهایی از نوع زیر برخوردهایم:
با شیوههای نوین رواندرمانی میتوان خاطرات واپس رانده را به یاد آورد اضطراب از راه خود تنظیمی موجهای مغزی مهار شد .
اندیشه خوانی (تلهپاتی) به اثبات رسید.
هیپنوتیزم در مهارکردن درد مؤثر است.
استواری هیجانی با بزرگی و کوچکی خانواده رابطه نزدیک دارد همجنسخواهی با نگرشهای والدین پیوند دارد.
مراقبهٔ استعلایی (متعالی) به حل مسئله کمک میکند.
چندگانگی شخصیت با آزاردیدگی در دورهٔ کودکی ارتباط دارد.
برای داوری دربارهٔ اعتبار چنین ادعاهایی به دودسته اطلاعات نیاز داریم:
نخست آنکه باید واقعیتهای اثبات شده در روانشناسی را بشناسیم تا بتوانیم بگوییم که هر ادعای تازهای با آن واقعیتها همخوانی دارد یا نه، اگر این همخوانی وجود نداشته باشد میتوان در اعتبار آن ادعا تردید کرد.
دوم آنکه باید از دانش لازم برخوردار بود تا بتوان فهمید که دلایل ارائه شده دربارهٔ ادعای تازه تا چه اندازه با معیارهای متعارف شواهد علمی سازگارند. اگر ادعای تازه با دانش موجود سازگار نبود باید در اعتبار آن شک کرد. در ادامه، در هر دو زمینه آگاهیهایی به دست میآورید.
نخست وضع کنونی دانش روانشناسی را بررسی میکند به این معنا که یافتههای مهم این رشته را از نظر میگذراند تا با واقعیتهای اثباتشدهٔ این رشته آشنا شوید. دوم آنکه ماهیت پژوهش در روانشناسی را وارسی میکند ، یعنی روشن میسازد که روانشناسی چگونه برنامهٔ پژوهشی خاصی برای فراهمآوردن شواهدی در تأیید یا رد فرضیه تدوین مینماید.
بهاینترتیب شما در مییابید که برای پشتیبانی از هر ادعای تازه چه نوع شواهدی باید ارائه شود.
این تعریف موضوعهای بسیار متنوعی را در بر میگیرد. چند مثال کوتاه زیر میتواند به درک بهتر این گستره کمک کننده باشد .
آسیب مغزی و بازشناسی چهرهها
در مورد فردی که دچار آسیب مغزی شده باشد تعجبی ندارد که اختلالی نیز در رفتارش مشاهده شود، تعجبآور این است که ناحیهٔ معینی از مغز آسیبدیده و جنبه معینی از رفتار شخص دستخوش تغییر شده اما بااینحال شخص از جهات دیگر سالم به نظر میرسد. نمونهٔ از این حالت را در افرادی میبینیم که به علت آسیب ناحیهٔ معینی از نیمکره راست مغز قادر به بازشناسی چهرهٔ افراد آشنا نیستند؛ اما از سایر جهات رفتار تقریباً بهنجار دارند. مورد مشهوری از این نابهنجاری را که ادراکپریشی چهرهای نامیده میشود.
نمونهٔ دیگری از بیماران مبتلا به فراموشی چهرهها مردی بود که در رستورانی به پیشخدمت شکایت کرد که کسی به او خیره شده است. پیشخدمت در پاسخ گفت که او در واقع به تصویر خودش در آیینه نگاه میکند؛ ازاینگونه موارد میتوان مطالب زیادی دربارهٔ طرز کار مغز آموخت
برای مثال بر مبنای آنها میتوان گفت که برخی از کارکردهای مغز، مثلاً بازشناسی چهرهها موضع معینی در بخش خاصی از مغز دارند.
نسبتدادن ویژگیها به افراد
در نظر آورید در فروشگاه شلوغی شاهد صحنهٔ زیر بودهاید مردی که برای یکی از سازمانهای خیریه پول جمعآوری میکند بهسوی یکی از مشتریهای فروشگاه میرود و درخواست اعانه میکند؛ و مشتری چکی به مبلغ قابلتوجهی در اختیار مسئول جمعآوری اعانه میگذارد.
آیا میتوان گفت این شخص آدم خیری است یا اینکه باید گفت حضور انبوه تماشاگران سبب شد او مبلغی بهعنوان اعانه بپردازد؟
از آزمایشهایی که بهمنظور بررسی موقعیتهایی ازایندست طراحی و اجرا شدهاند چنین برمیآید که بسیاری از مردم این مشتری را آدم خیری به شمار میآورند. بهاینترتیب هر وقت از ما بخواهند قضاوت کنیم که رفتار خاص فرد معینی حاکی از ویژگی معینی در خود شخص است یا ناشی از قرارگرفتن در موقعیت خاصی است. معمولاً ناخودآگاه رفتار را به خود شخص نسبت میدهیم و نه به موقعیت هرچند برخی فشارهای موقعیتی ممکن است چنان شدید باشند که سبب شوند اکثر افراد به شیوهای قابلپیشبینی عمل کنند.
چاقی
تقریباً ۳۵ میلیون آمریکایی دچار چاقی هستند و به عبارت فنی، وزن آنها ۳۰ درصد یا بیشتر از وزن متناسب با ساخت بدنی و قد آنان بیشتر است. چاقی خطربار است؛ چون ابتلا به دیابت، فشارخون و بیماریهای قلبی را افزایش میدهد
اثر برنامههای پرخشونت رسانهها بر پرخاشگری کودکان
مسئله این است که تماشای پرخاشگری تلویزیونی موجب افزایش پرخاشگری در کودکان میشود یا خیر؟
بسیاری بر این باورند که برنامههای خشونت بار تلویزیونی موجب تاثیراتی بر رفتار کودکان میشود.
برخی دیگر نیز معتقدند که تماشای این قبیل برنامهها ممکن است نوعی اثر پالایشی داشته باشد به این معنا که ابراز پرخاشگری از راه تماشای آن سبب شود پرخاشگری کودکان کاهش یابد بهاصطلاح از تنشان بیرون بریزد، اما شواهد پژوهشی چنین نظری را تأیید نمیکنند.
در آزمایشی گروهی کودک کارتون های خشونت بار و گروهی دیگر کارتون های عاری از خشونت را به مدت زمان مساوی تماشا کردند.
گروهی که کارتون های خشونت بار تماشا کرده بودند در تعامل های خود با همسالان خویش پرخاشگری بیشتری نشان دادند. اما در میزان پرخاشگری گروه دیگرتغییری مشاهده نشد. این قبیل آثار برنامه های خشونت بار تلویزیون می تواند پایدار باشد ، هر اندازه پسری در ۹ سالگی بیشتر برنامه های خشونت بار تماشا کرده باشد احتمالاً در ۱۹ سالگی پرخاشگری بیشتری نشان خواهد داد.